Wednesday, May 6, 2009

دل دیوانه

الفتی با غم ها هستی هم آغوش
جهان تار و دل ها گشته مدهوش

من از آن ساقی دلدار دل مستم
بیا دل بردار بر زیر دلم نوش

نه نه دلم تهی از غم و فسون است

مگر جانم سرتا پا غرق خون است

ز عشقت به دنیا آواز من طنین است
جانا تو میدانی یا نه دلم در جنون است

جانا به هر جا چو بنگرم تو بینم تو
به هر جا چو روم شنوم صدا،صدای تو

به هر جا چو شنوم صدا از دور و نزدیک
بی دوا می شوم ز فراق صدا، صدای تو

شاعر:محمد عظیم الفتی

No comments:

Post a Comment